2024-03-28T12:46:51Z
https://journal.iiwfs.com/?_action=export&rf=summon&issue=14466
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
مردمسالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریانهای سکولار و بنیادگرایی سلفی
ابراهیم
موسی زاده
یکی از مهمترین چالشهای جهان اسلام، رویش و رشد جریانهای سیاسی عاریتی، غیراصیل و معارض با اصول دینی و فرهنگ اجتماعی ـ سیاسی مسلمانان است و جهان اسلام از این لحاظ جریانهای متعدد خرد و کلانی را پشت سر گذاشته است. عصر حاضر جهان اسلام را میتوان عصر تقابل و معارضه دو جریان عمده «سکولاریسم» و «بنیادگرایی سلفی» نامید که با توجه به اقتضائات اسلام و جامعه مسلمانان، هیچ یک از این دو جریان، جریان کامل و مناسبی برای کشورهای اسلامی نمیباشند. در مقابل دو جریان مذکور، الگوی «مردمسالاری دینی» مطرح میشود که احیاگری جهان اسلام و تأمین خواستهها و نیازهای امت اسلامی و شهروندان کشورهای اسلامی را از طریق اصلاحات مبتنی بر پایههای ذاتی اسلامی در کنار پذیرش حاکمیت مردمی، امکانپذیر میسازد. موضوع اصلی این مقاله، تبیین مردمسالاری دینی؛ به عنوان راهکار حقوقی بنیادین، برای تأمین مقاصد و اهداف دینی و دنیوی کشورهای اسلامی است که این نوشتار با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال میباشد که الگوی «مردمسالاری دینی» از چه ظرفیتهایی برخوردار بوده و چگونه به ایفای رسالت خود میپردازد؟ که اجمال یافتههای تحقیق این است که مردمسالاری دینی مبتنی بر حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی بوده و با پذیرش کرامت انسانی، آزادی، مساوات، حق تعیین سرنوشت و سازوکارهای مردم نهاد، مانند قانون اساسی، انتخابات، شورا، مشورت و اکثریت؛ به ایفای رسالت خویش میپردازد.
جهان اسلام
امت اسلامی
سلفیگری
سکولاریسم
مردمسالاری دینی
2019
12
22
1
15
https://journal.iiwfs.com/article_106065_8aea2455ebe46ca03ae5ab10dac67d2f.pdf
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
رتبه بندی عوامل تاثیرگذار دربحران های ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا
محسن
رستمی
لیلا
مدبر
محسن
خلیلی باصری
ریشهیابی بحرانهای ژئوپلیتیکی مستلزم بررسی سیر تاریخی تکوین بحرانها و نیز شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بحرانهای ژئوپلیتیکی، واکاوی نقش دولتها و بازیگران سیاسی درون منطقهای، شناخت نقش دولتها و بازیگران مداخلهگر فرا منطقهای، شناسایی و بررسی نقش نخبگان مذهبی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر برای تحقق هدف اصلی تحقیق که همانا رتبه بندی مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام است از روش تحقیق کاربردی- توسعه ای استفاده کرده است و پس از جمع آوری اطلاعات با ابزارهای مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد نیز از روشهای تحقیق پیمایشی و تحقیق نظری و کتابخانه ای و اینترنتی استفاده می شود. همچنین با کمک تکنیک های دلفی و طوفان فکری برای استخراج مولفه ها و شاخص ها بهره گیری شده است و با استفاده ازطیف لیکرتی، روشهای وزن دهی و روشهای کمّی و کیفی به تجزیه و تحلیل آن ها اقدام شده است. که در پایان محققین به این نتیجه مهم می رسند که جهان اسلام در منطقه غرب آسیا دچار بحرانهای ژئوپلیتیکی مختلفی است که از این بحرانها میتوان به مواردی نظیر ظهور گروههای تکفیری، رقابت و کشمکش بین کشورهای همجوار، رقابتهای ایدئولوژیکی، بحران قومیتها و گسستهای فرهنگی اشاره کرد. وقوع این بحران در کوتاهمدت منطقه را دچار بحران جنگ، بیخانمانی و رشد جریانهای تروریستی نموده است و در بلندمدت نیز پیامدهای بهمراتب گستردهتری به دنبال خواهد داشت که منجر به تجزیه و متلاشی شدن کشورهای اسلامی به محدودههای ضعیفتر و کوچکتر و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا میشود. عامل وقوع این بحرانها، کنترل، مداخله و تصرف یک یا چند ارزش نظیر مکان، فضا، موقعیت، آب، منابع، قلمرو، اقلیت قومی، بازار صادراتی، مسیر انتقال کالا، انرژی، جزیره، تنگه، خط مرز، مکان مذهبی و نظایر آن است.
مولفه
شاخص
بحران
بحران های ژئوپلیتیکی
جهان اسلام
قلمرو
2019
12
22
16
43
https://journal.iiwfs.com/article_106067_4e7b7f468e389679864d0612f592505a.pdf
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
بررسی میزان اثرگذاری مؤلفه پترواسلام بر سیاستهای منطقهای عربستان سعودی در افق 1414 شمسی
سید حمزه
صفوی
سید محمد مهدی
قادری
بسیاری از پژوهشگران عرصه روابط بینالملل سابقه استفاده از ابزار حاملهای انرژی به عنوان یک مؤلفه قدرت در سیاست را به جنگ رمضان 1973 و درگیری کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی باز میگردانند. جنگ 1973 و متعاقب با آن دو شوک نفتی بزرگ که همزمان با تحریم فروش نفت به اسراییل، قیمت این حامل انرژی را به شدت در سطح جهانی افزایش داد، نه تنها بر مناسبات سیاسی بینالمللی اثرگذار بود بلکه به عنوان یک مفهوم نوین نیز در حوزه ادبیات سیاسی نمود پیدا کرد. پترواسلام که از آن به عنوان بهرهگیری کشورهای اسلامی از ابزار نفت برای پیشبرد مقاصد خود یاد میکنند، مفهوم عامی است که در سالهای اخیر و به ویژه پس از به حکومت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد جوان وی یعنی محمد بن سلمان معنایی خاص و ویژهتر یافته است.به عبارت دیگر امروزه و پس از گذشت بیش از چهار دهه از جنگ 1973 تنها نمود مهم بهرهگیری از پترواسلام کشور پادشاهی سعودی است که به واسطه نفت و قرائت اسلامگرایی خاص خود در پی گسترش و بسط نفوذ سیاسی خود در سایر نقاط جهان است. پژوهش حاضر ضمن بررسی چگونگی تحول یافتن مفهوم نظری پترواسلام در گذر زمان، در پی مشخص ساختن این نکته خواهد بود که حکومت سعودی چگونه به واسطه توجه و تمرکز به مفهوم پترواسلام درصدد تسلط و تفوق بر جهان اسلام برآمده و به چه میزان این ابزار قدرتمند کنشهای منطقهای پادشاهی سعودی را در افق 1414شکل میدهد.
پترواسلام
عربستان سعودی
صادرات نفت
جهان اسلام
سیاست منطقهای
2019
12
22
44
57
https://journal.iiwfs.com/article_106069_414feb919a4b68080a7e25062f3c3a85.pdf
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
نقش زنان در روند توسعه کشورهای اسلامی
مهرشاد
شبابی
حنانه سادات
صفوی
زنان در کلیه کشورهای جهان با تهدیدات زیادی در ارتباط با زندگی، بهداشت و سلامت خود مواجه هستند در حالی که مشکلات مربوط به کار و کمبود قدرت و نفوذ آنها نیز بر مشکلات آنها افزوده است، یعنی در شرایطی که آنها با مشکلات فوق مواجه میشوند، قدرت تصمیمگیری کافی نیز در جامعه ندارند. آموزش زنان نیز به عنوان نقطه عطفی در جریان توسعه مطرح است، یعنی از طریق توسعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف و در اختیار گذاردن امکانات کافی از تواناییهای زنان میتوان بیشترین بهرهبرداری را در جریان توسعه اقتصادی- اجتماعی به عمل آورد. از این رو، این شاخص در اولویت بالایی قرار گرفته است. آموزش یکی از مهمترین ابزاری است که موقعیت زنان را ارتقاء داده و به آنان به صورت مستقیم و غیرمستقیم قدرت بیشتری در جامعه اعطاء مینماید. پرداختن به موضوع توسعه در کشورهای اسلامی از این جهت حائز اهمیت است که از یکسو این کشورها با یک و نیم میلیارد جمعیت، بیش از 20 درصد جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند، و از سویی دیگر توزیع جغرافیایی و مهمتر از آن موقعیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی آنها دارای اهمیت است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی بوده و در آن از آمارهای بانک جهانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کشورهای اسلامی تشکیل میدهند و نمونه آماری کشورهای منتخب اسلامی میباشند در این تحقیق از نظریه ساختاربندی گیدنز در چارچوب نظری استفاده شده است. طبق نظریه ساختاربندی گیدنز افراد سازنده فرهنگ جامعه هستند و فرهنگ جامعه نیز تفکرات افراد را شکل میدهد و نوعی رابطه دیالکتیک بین آنها وجود دارد. در کشورهای اسلامی ارزشهای دین مبین اسلام را میتوان به عنوان ساختار و باورهای دینی افراد را به عنوان عاملیت در نظر گرفت و فرایند توسعه باید با توجه به این رابطه تحلیل شود. هر چقدر خوانش دینی در کشوری اسلامی تسهیل کننده حضور زنان در عرصههای عمومی باشد نقش زنان در توسعه نیز افزایش مییابد. فرایند توسعه در کشورهای اسلامی اگر با معیارهای غربی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد نشاندهنده عقب ماندن اغلب کشورهای اسلامی از دنیای غرب است و در این میان برخی از کشورهای اسلامی که ارزشهای سکولاریستی و لیبرالیستی غربی را با ارزشهای اسلامی وفق دادهاند و ترکیبی خاص جامعه خود ایجاد نمودهاند تا حد زیادی به توسعهیافتگی غربی که عمدتاً بر پایه رفاه مادی بنا شده نزدیک شدهاند. ترکیه و امارات عربی متحده از جمله این کشورها هستند. ایران در برخی شاخصها مانند آموزش زنان به خصوص در سطوح عالیه حتی با معیارهای توسعه غربی در رتبه بالاتری نسبت به اغلب کشورهای اسلامی قرار دارد و در شاخص مشارکت و فرصت اقتصادی پایین تر از بحرین عربستان ترکیه ارمنستان و آذربایجان می باشد.
زنان. توسعه
توانمندسازی
شکاف جنسیتی
ارزشهای دینی
کشورهای اسلامی
2019
12
22
58
75
https://journal.iiwfs.com/article_106070_a93364b071b7580ca5194130a2713238.pdf
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
ظرفیتهای راهبردی جهان اسلام در هندسه جهانی قدرت
زکریا
کاظم پور
جواد
معدنی
فضای چندگفتمانی و چندپارگی، ورود قدرتهای منطقهای و جهانی به بازی ائتلاف قدرت یا ائتلاف گفتمانی وتلاش آنها برای بازسازی و برسازی خود به منظور کسب سهم بیشتر در نظام آتی بینالملل، حکایت از آن دارد که جهان در این پیچ تاریخی، آبستن شکلگیری نظمی سیال و شاهد تغییراتی در دوران گذار از نظام بینالملل وستفالیایی به عصر پساوستفالی است. با افول قدرتهای جهانی و هژمونی غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا در سالهای اخیر از یک طرف و رشد قدرتهای منطقهای از طرف دیگر، تحول و تغییر در مناسبات قدرت در سطح بینالملل مشهود و ظهور یافته است و چندجانبهگرایی در حال شکلگیری است و نشانههای بروز نظام نوین چندوجهی در مقابل نظام یکجانبهگرایی سلطه، اکنون برجسته شده است. جهان اسلام که نقطه مرکزی آن در منطقه جنوب غرب آسیا واقع شده است از جمله تمدنی است که از ظرفیتهای ژئواستراتژیک، ژئوکالچر، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک فوقالعادهای برخوردار بوده که میتواند آن را در معادلات و مناسبات بینالمللی در جایگاه شایستهای قرار دهد و وضعیت آن را ارتقاء دهد. بنابراین تلاش شده ظرفیتهای متعدد جهان اسلام مورد بررسی قرار گیرد و تحقیق انجام شده در پی پاسخ به این موضوع است که جهان اسلام دارای چه منابعی از قدرت است که میتواند بر ارتقاء و تکوین قدرت آن تأثیر گذاشته و سبب نقش پر رنگ جهان اسلام در معادلات جهانی گردد. شایان ذکراست که گردآوری دادهها نیز عمدتاً از طریق کتابخانهای و بانک اطلاعاتی صورت گرفته و از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.
جهان اسلام
ژئواستراتژیک
ژئوپلیتیک
ژئواکونومیک
ژئوکالچر
قدرت جهانی
2019
12
22
76
105
https://journal.iiwfs.com/article_106072_10bcf2fbd3cb165e8cd5272ab37ff579.pdf
مطالعات بنیادین و کاربردی جهان اسلام
2717-0926
2717-0926
1398
1
2
آیندهپژوهی سیاست و امنیت در جهان اسلام و آسیای جنوب غربی
ابراهیم
متقی
محیط امنیتی جهان اسلام در سالهای بعد از جنگ سرد با نشانههایی از بحران، ستیزش و رویارویی ژئوپلیتیکی همراه شده است. ظهور نیروهای اجتماعی و سیاسی متعارض، زمینه ستیزشهای ژئوپلیتیکی در روابط کشورهای منطقهای و قدرتهای بزرگ را اجتنابناپذیر ساخته است. در این دوران، شاهد ظهور «هویتهای متعارض» میباشیم بهرهگیری از هویتهای متعارض را میتوان یکی از سازوکارهای شکلگیری جنگهای جدید منطقهای و بیثباتیهای ژئوپلیتیکی در جهان اسلام دانست. تضادهای هویتی و جنگهای نیابتی در کشورها و حوزههای جغرافیایی جهان اسلام منجر به اففزایش نقش امنیتی و راهبردی قدرتهای بزرگ در محیط منطقهای گردیده است. وقتی که صحبت از جنگهای نیابتی در محیط امنیتی آسیای جنوب غربی، خاورمیانه عربی و حوزههای ژئوپپلیتیکی جهان اسلام به عمل میآید، ییانگر این واقعیت است که میزان نقشیابی، مداخله و نفوذ بازیگران منطقهای به گونه مشهودی افزایش یافته است. منازعه و رقابتهای ژئوپلیتیکی را باید بخشی از واقعیت های محیط امنیتی جهان اسلام دانست. آینده جهان اسلام مبتنی بر نقشیابی نیروهای هویتی در فضای تعارض و کشمکش تصاعدی آینده خواهد بود. علت اصلی آن را میتوان در قطبی شدن رقابتهای سیاسی و هویتی در جهان اسلام دانست. هر یک از چهار بازیگر اصلی جهان اسلام یعنی ایران، عربستان، ترکیه و مصر دارای رویکردهای ژئوپلیتیکی متعارض و متفاوتی هستند. در چنین شرایطی، زمینه برای بازتولید رقابتهای داخلی، منطقهای و بینالمللی فراهم میشود. نقش قدرتهای بزرگ در کنترل سیاست کشورهای جهان اسلام را میتوان در قالب نشانههایی از تولید هویت متعارض، رقابتهای شکننده، جنگهای منطقهای و شکاف راهبردی دانست. پرسش اصلی مقاله آن است که «شکلبندیهای ژئوپلیتیکی آسیای جنوبغربی و کشورهای جهان اسلام در آینده چگونه خواهد بود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ژئوپلیتیک جهان اسلام تحتتأثیر روندهای جنگ نیابتی و الگوی موازنه خارج از ساحل قدرتهای بزرگ منجر به گسترش تضادها و ظهور آشوبهای امنیتی گردیده است. » در تبیین این مقاله از «رهیافت کمربند شکننده و منطقه آشوبزده» بهره گرفته میشود. چنین رهیافتی به واقعیتهایی اشاره دارد که در بسیاری از حوزههای جغرافیایی جهان اسلام ظهور یافته و گسترش می بابد. در تنظیم این مقاله از «روش سناریو نویسی» استفاده شده است.
جنگهای نیابتی
منطقه آشوبزده
کمربند شکننده
ژئوپلیتیک جهان اسلام
سناریو نویسی
2019
12
22
106
135
https://journal.iiwfs.com/article_106073_28159a2af22acb9975c5df1d618adcfc.pdf